کتاب ملت عشق یا چهل قانون عشق، نام رمانی نوشته«الیف شافاک»است که در سال ۲۰۱۰ به صورت همزمان به دو زبان انگلیسی وترکی منتشر شد. «ارسلان فصیحی»آن را به فارسی برگردانده و توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. نام انگلیسی این کتاب چهل قانون عشق است (کتاب ملت عشق به زبان انگلیسی) که از زبان شمس تبریزی روایت میشود.
این کتاب تاکنون بیش از ۵۰۰ بار درترکیه تجدید چاپ شده و به یکی از کتابهای پرفروشترکیه تبدیل شده است. این کتاب در ایران هم با استقبال زیادی مواجه شد به طوری که در مدت کوتاهی عنوان یکی از پرفروشترین کتابها را از آن خود کرد.
خلاصه کتاب ملت عشق
«اللا» زنی خانهدار است که از زندگی شخصی خود رضایت ندارد و به عنوان یک ویراستار در یک انتشارات مشغول به کار شده. برای شروع کار رمانی به قلم «عزیز زاهارا» به اللا سپرده میشود که بعد از خواندن رمان، گزارشی در مورد آن بنویسد.
در این کتاب با دو داستان موازی مواجه میشوید. داستان اول قصه مولانا و شمس است و داستان دوم قصه اللا و عزیز زاهارا. این دو داستان به صورت موازی با هم پیش میروند و کتاب «ملت عشق» را میسازند. داستان عزیز و اللا شامل چندین قصه موازی است که نویسنده برای جلوگیری از اینکه مخاطب دچار سردرگمی شود و روایت را گم کند در ابتدای هر بخش نام راوی و زمان اتفاق افتادن قصه را نوشته است.
این کتاب، در بعضی موارد براساس تاریخ و اتفاقات واقعی است اما نویسنده به اندازه یک مورخ نسبت به واقعیتها امانتدار نبوده و برای جذابتر شدن داستان کمی تخیل به آن اضافه کرده است.
بخشهای مختلف کتاب ملت عشق
کتاب ملت عشق در پنج فصل تنظیم شده است:
• خاک: عمق و آرامش
• آب: تغییر و جریان یافتن
• باد: رفتن و یا کوچ کردن
• آتش: گرما و نابودی
• خلأ: تاثیر نبود چیزها
بخش اول کتاب، به توصیف و معرفی شخصیتهای اللا و عزیز، و شمس و مولانا و شروع حرکتشان به سمت عشق پرداخته است. شاید بعد از خواندن کتاب به خودتان بگویید که کتاب در حال شعار دادن درباره عشق است و جای عشق در زندگی امروزی اینطور نیست. ولی این توصیفات و تصاویر جزیی از زیباییهایی داستان هستند.
در بخش دوم کتاب، قصه رفتن شمس به سمت مولانا را میخوانیم. پیش از این، نویسنده کمی از مولانای قبل از دیدار شمس برای خواننده تصویر میسازد و بعد با ورود شمس به قونیه و برخورد او با چند شخصیت کاملا متفاوت، قصه را ادامه میدهد. این دیدارها هم از زاویه دید شمس و هم از زاویه دید شخصیتهایی که شمس در ورود به قونیه با آنها برخورد میکند، روایت میشوند.
در بخش سوم کتاب، بالاخره مخاطب شاهد روبرو شدن شمس با مولانا است. ورود شمس مثل بقیه قسمتهای داستان هیجان برانگیز است؛ ورودی که بعضیها را به واکنش وامیدارد.
«… به نظر آنها [صوفیها] شراب خوردن، رقصیدن، ساز نواختن، شعر گفتن، نقاشی کشیدن و امثال اینها از واجبات دینی مهمتر است. مدام تکرار میکنند «مادامی که در اسلام رتبه وجود ندارد، همه حق دارند از راهی که میدانند به خدا برسند.»
بخش چهارم کتاب، قصه رفتن است. رفتنی که برای هر دو روایت این کتاب اتفاق میافتد. روایت اللا و عزیز که در آن اللا تصمیم میگیرد ابراز علاقه عزیز را قبول کند و این مسئله را با او در میان میگذارد. شمس هم تصمیم میگیرد مسیری که با مولانا شروع کرده بود را با «سماع» به نهایت برساند و کامل شدن او را ببیند.
اولین جملات کتاب
سنگی را اگر به رودخانهای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی میشکافد و کمی موج بر میدارد. صدای نامحسوس «تاپ» میآید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موجهایش گم میشود. همین و بس.
اما اگر همان سنگ را به برکهای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیقتر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آبهای راکد را به تلاطم در میآورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقهای پدیدار میشود؛ حلقه جوانه میدهد، جوانه شکوفه میدهد، باز میشود و باز میشود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چهها که نمیکند. در تمام سطح آب پخش میشود و در لحظهای میبینی که همه جا را فرا گرفته. دایرهها دایرهها را میزایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود..
چهل قاعده عشق یا چهل قاعده شمس تبریزی چیست؟
الیف شافاک در کنار روایت اصلی داستان، چهل قانون عشق را هم معرفی میکند. این چهل قانون و قاعده، گره بین روایتهای مختلف کتاب است. در باور خیلیها چهل سالگی سن بلوغ و پختگی انسان است و این موضوع تاکید کننده اهمیت عدد چهل در باورهای مذهبی و عرفانی است. به نوعی باور بر این بوده که پس از گذراندن مراحل چهلگانه، انسان به نوعی رستگاری میرسد. اللا شخصیت اصلی داستان نیز در سن چهل سالگی دچار تلنگری میشود که زمینه تغییر و رشد او را در طول داستان فراهم میکند.
الیف شافاک نویسنده کتاب ملت عشق
«الیف شفق»با نام هنری«الیف شاکاف»از نویسندگان جوان وترک تباری که بیشتر از ۱۵ جلد کتاب نوشته و ۱۰ جلد آن رمان است. اما با کتاب«ملت عشق»بود که به جامعه ادبی معرفی شد. «پنهان» اولین رمان شافاک سال ۱۹۹۸ منتشر شد که از اقبال خوبی هم برخوردار شد و توانست برنده جایزه ادبی رومی یا همان مولانا شود.
اوایل جوانی شافاک در دوران دانشجویی به صوفیگری علاقهمند میشود و طنین آن در آثارش مشهود است. زندگینامه کاملتری از الیف شافاک را میتوانید در کتاب رنگی بخوانید.
ترجمه ارسلان فصیحی
دربارهترجمه این کتاب هم نقدهایی وارد شده از قبیل اینکه مترجم بخشهایی از داستان را به صورت غیر ضروری حذف کرده و یا در قسمتهایی که اشاره به آیات قرآنی و برخی مسائل عرفانی شده مترجم منظور نویسنده را درک نکرده و آنها را به مخاطب منتقل نکرده است.
ارسلان فصیحی، مترجم کتاب گفته: «ملت عشق» نامی است که من برایترجمه فارسی کتاب شافاک انتخاب کردم. در حقیقت الیف شافاک کتابی به نام «ملت عشق» ندارد. نام این کتاب چها قانون عشق است که مترجم تصمیم گرفته عنوان دیگری برای این کتاب با توجه به موضوع داستان انتخاب کند.
از جمله ایرادات دیگر وارد شده بهترجمه این است که این کتاب در کل جهان به عنوان کتابی ضد شریعت شناخته میشود اما در نمونهترجمه شده فارسی آن نمیتوانید هیچگونه درکی از این مفهوم داشته باشید و نویسنده به گونهای عجیب این موارد را محو کرده است.
نظرات خوانندگان ملت عشق
کتاب ملت عشق کتابی است که ممکن است با هر سلیقهای سازگار نباشد، به همین دلیل ابتدا بهتر است با موضوعات اساسی آن و همچنین نظرات کاربران در این رابطه دقت داشته نمایید تا تصمیم خود را بگیرید. این کتاب ۵۰۰ صفحهای داستانهای روایتی و عشقی بسیاری را در خود جای داده است و با خواندن آن به نکات متعددی پی خواهید برد و اما باید بدانید که طبق نظر بسیاری از کاربران این کتاب در همه حال راهنمای دقیق شما نخواهد بود چرا که در بسیاری از بخشهای آن مواردی ذکر شده که مبهم است و به صورت کلی گفته شدهاند. بسیاری از خوانندگان کتاب اعلام مینمایند که نتوانستهاند توضیحات قانع کنندهای برای سوال خود بگیرند و پاسخهای پیش پا افتاده از آن دریافت نمودهاند. بسیاری از خوانندگان بر این باور هستند که نویسنده نتوانسته مفاهیم تصوف را به خوبی بیان نماید و به همین دلیل با خواندن این کتاب به صورت کامل نمیتوانید با تصوف آشنا شوید.
یکی از مهمترین موارد حائز اهمیت را میتوان شیوه رسایی کتاب ملت عشق دانست که در این رابطه باید گفت: خوانندگان این کتاب بیان داشتهاند که به صورت دقیق و کامل رسایی این کتاب خوب نبوده است و در برخی موارد شاهد وجود مشکلات متعددی بودهایم. مفهوم این کتاب برای همگان آشکار نخواهد شد و تنها کسانی میتوانند به مفهوم آن پی ببرند که علم کافی داشته و بتوانند موضوعها را سریعا تفکیک نمایند. توضیحاتی که در این کتاب داده شدهاند اغلب به صورت کلیشهای هستند و نمیتوانید یک جواب صریح برای خود دریافت نمایید. در سراسر بخشهای داستان در مورد تصوف توضیحاتی مبهم ارائه شده است و در بسیاری از بخشهای کتاب ذکر شده که ۴ مرتبه و ۴ قرائت وجود دارد و هیچ توضیح صریحی مبنی بر رقص سماع داده نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.